مقالات آموزشی

موقعیت های باز معامله گران در فارکس

نوسان‌گیری چیست و چه تفاوتی با معامله روزانه دارد؟

نوسان‌گیری چیست و چه تفاوتی با سایر انواع ترید دارد؟ اگر تا‌ حدودی با دنیای ارزهای دیجیتال آشنا باشید، حتما تا‌کنون نام ترید به گوش‌تان خورده است. ترید (Trade) یا همان معامله در بازارهای مالی، روشی است که فردی با آن سعی می‌کند از نوسانات قیمت یک دارایی به نفع خود استفاده کند و به سود برسد. به‌‌‌طور خلاصه، ترید هنر خرید در کمترین قیمت و فروش در بیشترین قیمت است.

اما در عمل، دنیای ترید به ‌همین سادگی نیست و پیچیدگی‌های خاص خود را دارد؛ به‌خصوص در بازار کاملا جدید ارزهای دیجیتال. ترید ارزهای دیجیتال هم محدود به یک نوع و روش نیست و انواع متفاوتی را در برمی‌گیرد. یکی از مهم‌ترین روش‌های ترید، معامله‌گری نوسان‌گیرانه (نوسان‌گیری) است.

به گزارش ارز دیجیتال، نوسان‌گیری یا همان سوینگ تریدینگ (Swing Trading) یک راهبرد معاملاتی مرسوم است که می‌تواند برای معامله‌گران مبتدی ایده‌آل باشد. این روش به‌دلیل افق‌های زمانی قابل‌کنترل آن، فعالیت در بازار را برای معامله‌گران راحت‌تر می‌کند. معامله‌گران نوسان‌گیر در اکثر بازارهای مالی مانند فارکس، سهام و ارزهای دیجیتال فعال هستند، اما آیا معامله‌گری نوسان‌گیر راهبرد مناسبی برای شماست؟ به‌بیان دیگر، آیا نوسان‌گیری برای شما مناسب‌تر است یا معامله‌گری روزانه؟

معامله‌گری نوسان‌گیرانه چیست؟

معامله‌گری نوسان‌گیر یک راهبرد معاملاتی است که در آن، تغییرات قیمت در یک بازه زمانی کوتاه تا‌ متوسط موردتوجه قرار می‌گیرد. در واقع هدف معامله‌گری نوسان‌گیر، کسب سود از نوسانات قیمتی است که طی چند روز تا‌ چند هفته روی موقعیت های باز معامله گران در فارکس می‌دهد.

معامله‌گری نوسان‌گیر در زمان‌هایی که روندی قوی در بازار وجود دارد، بهترین عملکرد را از خود نمایش می‌دهد. حال اگر این روند قوی در بازه‌های زمانی طولانی‌تر وجود داشته باشد، فرصت‌های کسب سود برای معامله‌گران نوسان‌گیر دوچندان می‌شود و آنها زمان بیشتری برای بهره بردن از این نوسانات خواهند داشت.

در مقابل، این نوع معامله‌گری در بازارهای در حال تثبیت و بازارهای پرنوسان دشوارتر است. طبیعی است که در بازاری که در یک جهت مشخص حرکت نمی‌کند و مدام در حال نوسان است، پیش‌بینی تغییرات قیمت و کسب سود از آنها کار راحتی نیست.

معامله‌گران با نوسان‌گیری چگونه به سود می‌رسند؟

همان‌‌طور که گفته شد، هدف معامله‌گران نوسان‌گیر، استفاده از نوسانات قیمتی است که ظرف چند روز تا‌ چند هفته اتفاق می‌افتد. بنابراین معامله‌گران نوسان‌گیر نسبت به معامله‌گران روزانه، موقعیت‌های خود را برای مدت‌زمان طولانی‌تری حفظ می‌کنند؛ اما خب رفتار آنها شبیه سرمایه‌گذارانی نیست که با ‌هدف نگهداری طولانی‌مدت سرمایه، آن را خریداری کرده‌اند.

معامله‌گران نوسان‌گیر معمولا از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند؛ اما نه لزوما به‌اندازه معامله‌گران روزانه. از آنجا که در طی چند هفته ممکن است رویدادهای بنیادین اتفاق بیفتد، معامله‌گران نوسان‌گیر می‌توانند از تحلیل فاندامنتال هم در چارچوب معاملاتی خود استفاده کنند.

با این‌ حال، تحلیل رفتار قیمت، استفاده از نمودارهای شمعی، تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و استفاده از شاخص‌های تکنیکال برای تعیین زمان شروع معامله بسیار معمول است. برخی از متداول‌ترین شاخص‌هایی که معامله‌گران نوسان‌گیر از آنها استفاده می‌کنند عبارتند از: میانگین‌های متحرک (Moving averages)، شاخص قدرت نسبی (RSI)، باندهای بولینگر (Bollinger Bands) و ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracement tool).

معامله‌گران نوسان‌گیر معمولا برای انجام تحلیل‌های خود، بازه‌های زمانی متوسط یا طولانی را در نظر می‌گیرند. علت این امر این است که یک روند صعودی یا نزولی زمانی واقعا قوی است که در یک بازه زمانی طولانی تا‌یید شود. البته این به این معنی موقعیت های باز معامله گران در فارکس نیست که معامله‌گران نوسان‌گیر به بازه‌های زمانی کوتاه‌تر هیچ توجهی نمی‌کنند. این تریدرها ممکن است برای پیدا کردن نقاط دقیق ورود به/ خروج از بازار، از بازه‌های زمانی کوتاه‌تری مانند تا‌یم‌فریم‌های ساعتی نیز بهره ببرند.

می‌توان گفت که مهم‌ترین چارچوب زمانی برای معامله‌گری نوسان‌گیر، نمودار روزانه است؛ اما فراموش نکنید که راهبردهای معاملاتی تریدرهای مختلف می‌تواند کاملا با یکدیگر متفاوت باشد. به‌خاطر داشته باشید که آنچه در اینجا گفتیم، قواعد غیرقابل‌تغییر نیست؛ بلکه صرفا نمونه‌های متداول است.

تفاوت‌های نوسان‌گیری و معامله روزانه

هدف معامله‌گران روزانه بهره‌برداری از تغییرات کوتاه‌مدت قیمت‌هاست؛ اما معامله‌گران نوسان‌گیر به‌دنبال تغییرات بزرگ‌تر هستند. معامله‌گری روزانه نسبت به معامله‌گری نوسان‌گیر، راهبرد پویا‌تری است. معامله‌گران روزانه به‌طور مرتب بازار را رصد می‌کنند و موقعیت‌های خود را بیش از یک موقعیت های باز معامله گران در فارکس روز باز نمی‌گذارند.

در مقابل، معامله‌گران نوسان‌گیر می‌توانند رویکرد منفعلانه‌تری داشته باشند. آنها می‌توانند موقعیت‌های خود را کمتر رصد کنند؛ چراکه هدف آنها سود بردن از تغییرات قیمتی است که در مدت‌زمان طولانی‌تر روی می‌دهد. از آنجا که معامله‌گران نوسان‌گیر با تغییرات بزرگ‌تری در قیمت‌ها سروکار دارند، سود آنها نیز بیشتر است و می‌توانند تنها با چند معامله موفق، سود قابل‌توجهی را کسب کنند.

معامله‌گران روزانه تقریبا فقط از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند؛ در حالی که معامله‌گران نوسان‌گیر معمولا ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال را به‌کار می‌گیرند. (اگرچه موقعیت های باز معامله گران در فارکس اولویت اول این معامله‌گران نیز تحلیل تکنیکال است) در انتهای دیگر این طیف، سرمایه‌گذاران قرار دارند که ممکن است معیارهای تکنیکال را اصلا در نظر نگیرند و سرمایه‌گذاری‌های خود را فقط براساس تحلیل فاندامنتال انجام دهند.همان‌طور که متوجه شده‌اید، معامله‌گری نوسان‌گیر و روزانه در دو سر طیفی قرار دارند که یک طرف آن تحلیل تکنیکال و بازه‌های زمانی کوتاه‌تر و طرف دیگر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال و بازه‌های زمانی طولانی‌تر است. شما خود را در کجای این طیف تصور می‌کنید؟

شما باید ابتدا نقاط قوت خود را بیابید و سپس، سبکی از معامله‌گری را انتخاب کنید که با این نقاط قوت بیشترین همخوانی را دارد. برخی ترجیح می‌دهند سریع وارد موقعیت‌ها شده و به‌سرعت هم از آنها خارج شوند و در هنگام خواب، نگران باز بودن موقعیت معاملاتی خود نباشند. در مقابل، برخی دیگر ترجیح می‌دهند فرصت بیشتری برای بررسی جزئیات برنامه‌های معاملاتی خود و نتایج احتمالی آنها داشته باشند و سپس تصمیم‌گیری کنند. شما جزو کدام‌یک از این دسته‌ها هستید؟

پاسخ به این پرسش‌ها می‌تواند به شما در پیدا کردن راهبردی که بیشترین همخوانی را با شخصیت و اهداف‌تان دارد کمک کند.

نقاط خروج از معامله

یکی از عوامل حیاتی بقای معامله‌گران در بازار مالی، مدیریت سرمایه است. نواحی ورود و خروج از معامله، دو بخش اصلی یک استراتژی معاملاتی کامل می‌باشند. مدیریت ریسک معاملات در بازار سهام، در گرو تعیین نقاط خروج بهینه در شرایط سود و زیان است. به عبارت دیگر، در صورتی که حین ورود به موقعیت معاملاتی، برنامه خروج احتمالی ما مشخص نشده باشد؛ نمی‌توان حجم معاملاتی منطقی تعیین نمود و در نتیجه عملاً قادر به مدیریت سرمایه خود نخواهیم بود. تعیین نقاط خروج از موقعیت‌های معاملاتی، یکی از مهم ‌ترین مهارت‌های معامله‌گری است که به باور برخی کارشناسان اهمیت این موضوع از نحوه ورود به معامله نیز بیشتر است زیرا، حتی اگر در بهترین زمان ممکن نیز وارد بازار شده باشیم؛ اما نتوانیم برای خروج از معامله تصمیم درستی اتخاذ کنیم، قطعاً معاملات پرسودی نخواهیم داشت!

به طور کلی حین خروج از معاملات، نتایجی جز سود، زیان و در مواقع نادری خنثی(نقطه سر به سر) در انتظار ما نیست. در واقع اگر پیش بینی ما صحیح بوده باشد؛ در نقطه احتمالی پایان روند بر اساس استراتژی معاملاتی، سهام را به فروش می‌رسانیم و در صورت اشتباه بودن دیدگاه ما نسبت به روند آتی سهم، در ناحیه‌ای که دیگر امیدی برای بازگشت قیمت‌ها وجود ندارد؛ با پذیرش زیان از معامله خود خارج می‌شویم. عموماً در بازار مالی، معامله‌گران نقاط خروج خود را بر اساس روش‌های نموداری یا سایر روش‌های مبتنی بر تابلوی قیمت‌ و متناسب با افق سرمایه‌گذاری خود تعیین می‌کنند که در مقالات بعدی بلاگ آسان بورس به شرح این اصول و ابزار تحلیلی می‌پردازیم. فلسفه اصلی تعیین نقاط خروج این است که در مواقع حرکات موافق بازار بتوانیم در ناحیه مناسبی از بازار خارج شده تا سود حاصل از معاملات از دست نرود و زمانی که بازار در جهت مخالف ما در حال پیشروی است؛ در بهترین نقاط ممکن دارایی خود را به فروش رسانده و از زیان بیشتر جلوگیری کنیم.

نقاط خروج از معامله در بازار مالی، به دو دسته کلی حد سود و حد زیان تقسیم می‌شوند؛ که در ادامه به توضیح آن‌ها خواهیم پرداخت.

حد سود چیست؟

ناحیه بهینه خروج از بازار حین حرکت قیمت در جهت موافق موقعیت معاملاتی و صحت پیش بینی را، اصطلاحاً حد سود می‌نامند. در درجه اول هدف از تعیین حد سود این است که بتوانیم بازدهی مورد انتظار از معاملات خود را محاسبه کنیم و همچنین برنامه از پیش تعیین شده‌ای برای فروش دارایی خود داشته باشیم تا، هنگام تصمیم برای خروج از معامله دچار طمع یا استرس نشده و در مواقع رسیدن به سود مد نظر، بدون هیچ‌گونه اتلاف وقتی از معامله خارج شویم. تعیین حد سود پیش از ورود به معامله الزامی است زیرا، همگان می‌دانند روندهای بازار مالی پایدار نیستند و باید رویکردهای تدافعی حفاظت از سود داشته باشیم تا بازدهی مناسبی کسب کنیم.

حد سود به ما توانایی قیاس بین موقعیت‌های معاملاتی مختلف را می‌دهد؛ تا از ورود به معاملاتی که پتانسیل سوددهی مناسبی ندارند، اجتناب نموده و در صورت وجود چندین موقعیت مناسب هم‌زمان، بتوانیم از لحاظ بازده مورد انتظار، بهترین آن‌ها را برگزینیم. گاهاً مشاهده می‌شود؛ معامله‌گران تمرکز اصلی خود را بر نقطه ورود و حد ضرر گذاشته و توجه خاصی به تعیین حد سود ندارند. این رویکرد کاملاً اشتباه است زیرا، در این صورت شما برنامه خاصی برای خروج نداشته و تابع شرایط جاری بازار هستید. در چنین وضعیتی، اگر معامله‌گر از تجربه و مهارت بالایی برخوردار نباشد؛ امکان از دست رفتن سودها و تبدیل معاملات موفق به موقعیت‌های بازنده بسیار محتمل است. .

حد سود چیست؟

حد ضرر چیست؟

حد زیان در نقطه مقابل حد سود قرار دارد. نقطه خروج از بازار به هنگام پیشروی قیمت بر خلاف موقعیت معاملاتی، سطح توقف موقعیت های باز معامله گران در فارکس زیان یا حد ضرر نام دارد. به محض رسیدن قیمت به این ناحیه، معامله‌گران باید سهام خود را به فروش برسانند زیرا، حد زیان نیز همانند حد سود یک رویکرد تدافعی در مقابل نوسانات بازار محسوب شده و هدف آن پیش‌گیری از وقوع زیان بیشتر است. تعیین و پایبندی به حدود زیان، یکی از نکات کلیدی سرمایه‌گذاری موفق در بازار مالی است. فردی که هیچ‌گونه محدودیتی برای زیان خود قائل نباشد، قطعاً نمی‌تواند معاملات موفقی را تجربه کند!

در واقع معامله‌گری بدون حد ضرر را می‌توان به رانندگی عمدی با موقعیت های باز معامله گران در فارکس خودروی بدون ترمز تشبیه نمود که به احتمال خیلی زیاد منجر به مرگ سرنشینان آن خواهد شد. فایده اصلی حد ضرر این است که پیش از وقوع زیان‌های سنگین و شرایط بحرانی به معامله‌گر یادآوری می‌شود؛ در صورت شکست این ناحیه ممکن است هیچ نقطه توقفی برای بازار وجود نداشته باشد!

در مبحث تعیین ریسک معاملات نیز، حد ضرر نقش اساسی ایفا می‌کند. در صورتی که ما پیش از ورود به معامله، سطح توقف زیانی مشخص نکنیم، قادر به تعیین حجم بر اساس حداکثر ریسک، نخواهیم بود. ذکر این نکته الزامی است که هنگام تعیین و اعمال نقاط خروج از معامله در بورس سهام تهران، شرایط خاص این بازار نظیر محدودیت درصد نوسان مجاز روزانه و صفوف خرید و فروش را نیز در نظر بگیرید تا، با موقعیت‌های غیر منتظره‌ای مواجه نشده و در تمام مواقع امکان اعمال تصمیمات معاملاتی خود را داشته باشید.

حد ضرر چیست؟

نقاط خروج ثابت یا متحرک

یکی از پندهای سرمایه‌گذاری رایج در بازار مالی این است که؛ ” ضررهایتان را محدود کرده و به سودهایتان اجازه پیشروی دهید “.

تأکید این جمله بر داشتن حد ضرر معقول و حد سود حداکثری اما قابل دسترس می‌باشد؛ تا در مواقع درست بودن تحلیل‌ها، به بهترین نحو ممکن از شرایط بازار بهره‌مند شوید. برخی معامله‌گران مجرب و حرفه‌ای، در عوض مقادیر ثابت حد سود و زیان، از نقاط خروج متحرک استفاده می‌کنند تا، بازدهی حداکثری و ریسک حداقلی داشته باشند. زمانی که بازار در مراحل ابتدایی طبق پیش بینی آن‌ها عمل کند؛ با جابجایی حد ضرر خود در مسیر سوددهی، ریسک معاملات را تا نزدیکی صفر تقلیل داده و در ادامه بخشی از سود خود را نیز اصطلاحاً قفل می نمایند که در صورت حرکات بازگشتی احتمالی تمام سود آن‌ها از بین نرفته باشد. همچنین زمانی که معاملاتشان در آستانه حد سود باشد؛ با تحلیل دقیق قدرت روند و شرایط حاکم بر بازار، اهداف سوددهی خود را در سطوح بالاتر قرار داده تا، از تمام پتانسیل موقعیت معاملاتی خود استفاده کرده باشند.

تعیین حد سود و زیان و اعمال آن‌ها در جریان معامله‌گری، روش‌های مختلفی دارد که هر سرمایه‌گذار باید بر اساس مهارت کاری خود بهترین روش را برگزیند.

تست یک تئوری جالب روی استقلال، پرسپولیس و سپاهان

پارسینه: نفوذ شخصیت مربی در تیم، تئوری جالبی است که اگر به بالانشینان امسال لیگ برتر هم نگاه کنیم، صحت آن تا حدودی آشکار می‌شود. فرهاد مجیدی، یحیی گل‌محمدی و محرم نویدکیا مربیانی بودند که از پارسال تا به حال روی نیمکت استقلال، پرسپولیس و سپاهان مشغول به کار بوده‌اند. بنابراین فرصت کافی برای شبیه‌کردن تیم به کاراکتر خودشان را داشته‌اند و می‌بینیم که همین اتفاق هم کم‌وبیش رخ داده است.

روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «گروهی از کارشناسان فوتبال عقیده دارند شخصیت هر تیمی در گذر زمان شبیه کاراکتر سرمربی آن می‌شود. این نظریه در دنیای فوتبال پرهوادار است. از این دیدگاه که خیلی هم جذاب است، مربیانی که فرصت زیادی برای کار با تیم‌شان داشته‌اند، به تدریج و به شکل ناخودآگاه شخصیت خودشان را به تیم تزریق می‌کنند. به عنوان مثال به علی دایی نگاه کنید! او شاید مربی فوق‌العاده‌ای نبوده باشد اما معمولا بزرگ‌ترین ویژگی خودش یعنی «برتری‌طلبی» را به بازیکنان تزریق می‌کند. در مورد دایی می‌گویند او حتی وقتی والیبال تفریحی هم بازی می‌کند، از باخت متنفر است و بیشترین انرژی را به کار می‌گیرد تا برنده باشد. در نتیجه وقتی دایی سرمربی تیمی مثل راه‌آهن می‌شود، بازیکنان آن تیم تا روز آخر حداکثر تلاش‌شان را می‌کنند تا به جای رده هشتم مثلا روی پله هفتم جدول قرار بگیرند.

نفوذ شخصیت مربی در تیم، تئوری جالبی است که اگر به بالانشینان امسال لیگ برتر هم نگاه کنیم، صحت آن تا حدودی آشکار می‌شود. فرهاد مجیدی، یحیی گل‌محمدی و محرم نویدکیا مربیانی بودند که از پارسال تا به حال روی نیمکت استقلال، پرسپولیس و سپاهان مشغول به کار بوده‌اند. بنابراین فرصت کافی برای شبیه‌کردن تیم به کاراکتر خودشان را داشته‌اند و می‌بینیم که همین اتفاق هم کم‌وبیش رخ داده است.

استقلال مجیدی، مرموز و فرصت‌طلب

حقیقت آن است که فرهاد مجیدی جزو بهترین و برترین مهاجمان تاریخ فوتبال ایران نبود. بعید است حتی سرسخت‌ترین هواداران او هم نظری غیر از این داشته باشند. فرهاد تنها ۴۵ بازی ملی انجام داده و ۱۰ گل ملی به ثمر رسانده است. دوران بازی او در خارج از کشور هم حاوی دستاوردهای خیلی ممتازی نیست. با این حال مجیدی فوق‌العاده فرصت‌طلب بود. او مرموز بازی می‌کرد، گل را بو می‌کشید و با تیزچنگی کم‌نظیرش در حساس‌ترین شرایط ممکن به فریاد تیم می‌رسید. از فرهاد گل‌های زیرکانه زیادی به یاد مانده که برخی از آنها در داربی تهران به ثمر رسیده و پایه‌گذار محبوبیت چشمگیر او بوده است.

حالا استقلالی هم که مجیدی ساخته، کم و بیش همین‌ طور است. این تیم ستاره چندانی ندارد و در قیاس با مجموعه‌ای که امیر قلعه‌نویی، پرویز مظلومی و . در اختیار داشتند واقعا معمولی به نظر می‌رسد. با این حال تیم فرهاد، تیزچنگی و فرصت‌طلبی را از مربی‌اش به ارث برده. بشمارید و ببینید چند بازی در این فصل به صورت پایاپای دنبال می‌شده، اما استقلال زهر خودش را در یک موقعیت مناسب ریخته و تنها گل سه امتیازی بازی را به ثمر رسانده است. اوج همسانی مجیدی و تیمش شاید در این بود که او شعار «من به اینها نمی‌بازم» را سر زبان‌ها انداخت و حالا تیمش واقعا به هیچکس نمی‌بازد. عنقریب است استقلال کم‌ستاره مجیدی به تنها تیم تاریخ لیگ برتر تبدیل شود که بدون شکست جام قهرمانی را بالای سر می‌برد.

پرسپولیس گل‌محمدی، کلافه و شکننده

بگذارید از یک مثال ساده شروع کنیم. یادتان هست یحیی گل‌محمدی بعد از به ثمر رسیدن گل استقلال در داربی تهران برای اعتراض به داور بازی وارد زمین شد و حاضر نبود بیرون برود؟ در نتیجه تعجبی ندارد اینکه یک ماه بعد رامین رضاییان در بازی با ذوب‌ آهن تعویض می‌شود اما تا حد توان سرپیچی می‌کند و حاضر به ترک زمین نیست. تیم، شبیه مربی شده است. در این مدت هر چه جلوتر آمدیم، پرسپولیس بردبار و با حوصله برانکو تغییر شکل داد و به شخصیت خود یحیی شباهت پیدا کرد؛ همان‌قدر عصبی، شکننده و کلافه. پرسپولیس یحیی تیمی است که معمولا نمی‌تواند کام‌بک بزند و از شکست پیروزی بسازد. وقتی مربی این تیم سالی چهار بار استعفا می‌دهد و رکورد قهر را می‌زند، وقتی طی یک فصل هفت کارت زرد و دو کارت قرمز می‌گیرد، معلوم است که شاگردانش هم تمرکز لازم برای ارائه بهترین عملکرد را ندارند. یحیی یک لایه آرام ظاهری دارد که در اثر کمترین تنش فرو می‌ریزد و تبدیل به خشم و عصیان می‌شود. تیم او هم درست همین حالت را دارد. اگر از اول بازی سوار مسابقه شود و زورش به حریف برسد همه‌ چیز عالی پیش می‌رود، اما به محض اینکه یک اتفاق ناگوار رخ می‌دهد، کنترل اوضاع از دست می‌رود و اشتباه پشت اشتباه رخ می‌دهد. انگار یحیی حتی عادت تاریخی «این چه وقت چیپ زدن بود آقای گل‌محمدی» را هم به تیمش تزریق کرده، وقتی مهدی شیری وسط فینال آسیا بیخود و بی‌جهت به آسمان بلند می‌شود و توپ را با دست می‌زند!

سپاهان نویدکیا، زیادی محترم

مربیان اروپایی یک جمله نسبتا رایج دارند که بعد از برخی ناکامی‌ها به کار می‌برند. وقتی آنها الکی به حریف باج داده باشند، مربی در نشست خبری می‌گوید: «بیش از حد به تیم رقیب احترام گذاشتیم.» داستان سپاهان محرم هم همین است. نویدکیا را همه ایران دوست دارند. او آدم حسابی و فوق‌العاده محترم و مهربان است، اما به نظر می‌رسد این تواضع بی‌حد و اندازه و آسان‌گیری دائمی در تار و پود سپاهان هم تنیده شده و به این تیم ضربه زده است. به جرات می‌توان گفت سپاهان در کنار پرسپولیس جزو دو تیم پرمهره لیگ امسال بود، اما نویدکیا در هیچ‌یک از تورنمنت‌ها نتوانست نتایج قابل قبولی کسب کند. تیم او درست مثل خلق سرمربی‌اش زیباست، اما این برای موفقیت کافی نیست. شما برای نتیجه‌گرفتن به وقت لزوم باید سختگیر، جنگنده و بی‌گذشت باشید. گارد سپاهان محرم به روی همه رقبا باز است. این تیم مثل آب‌خوردن به حریف موقعیت گل می‌دهد. کافی است فقط مسابقه سپاهان و الدحیل در لیگ قهرمانان آسیا را به یاد بیاورید؛ رقابتی که پنج‌ بر دو به سود تیم قطری تمام شد اما سپاهان دقیقا با همین نتیجه می‌توانست برنده آن بازی باشد. به نظر می‌رسد در تیم محرم حس مسئولیت‌پذیری کمتر از حد لازم است و گاهی آدم فکر می‌کند بازیکنان حاضر نیستند برای هر توپی بجنگند. غرض این نیست که نویدکیا هم بداخلاقی کند. هرگز! او اما می‌تواند با سختگیری بیشتر نسبت به بازیکنانش، آنها را جنگنده‌تر بار بیاورد.»

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا