نظریه چارلز داو

راههای رویایی
زندگی بی شمار راه دارد. و من دنبال راههای رویایی ام.
درس دوم - نظریه ی داو
حتما اسم شاخص داو-جونز رو شنیدید تا حالا. این شاخص قدیمی ترین شاخص بورس نیویورکه و به عنوان یه شاخص پیشرو که نشون دهنده ی چشم انداز اقتصاد جهانیه استفاده میشه. در سال ۱۸۸۲ چارلز داو و ادوارد جونز شرکت داو جونز رو تاسیس کردند. خیلی از نظریه چارلز داو تحلیل گرهای تکنیکال معتقدند که پایه و اساس مباحث تکنیکال مقاله هاییه که داو برای مجله ی وال استریت میفرستاد. شاخصی که اون ارائه کرد امروز به عنوان دماسنج وضعیت بازار سرمایه و نشون دهنده ی تغییرات بازار استفاده میشه.
اصول مقدماتی نظریه ی داو:
۱- همه چیز در میانگین ها (شاخص ها) لحاظ میشه: حاصل جمع و گرایشات معاملات در بازار نشون دهنده ی مجموعه ی اطلاعات گذشته است و تاثیرشون رو در شاخص ها به جا میذاره. بازار بورس خودش همه چیز رو میدونه!
۲- بازار سه نوع روند داره: قبل از این که بگیم داستان روندها چیه اول باید انواع روندها رو تعریف کنیم:
هر وقت قیمتی در یه رالی موج نظریه چارلز داو صعودی بالاتر از رالی موج صعودی قبلیش باشه و یا قیمت در یه حفره ی موج نزولی بالاتر از حفره ی موج نزولی قبلیش باشه یه روند صعودی داریم. خلاصه اش یعنی این که نوسانات رو به بالا داشته باشیم. برعکس این حالت هم میشه روند نزولی .
یه روند مثبت روندیه که اگه حتی بارها نوسان پایین و بالا داشت باز هم برایندش شیب مثبت داشته باشه و خب طبیعتا برعکسش میشه روند منفی !
داو نوشته: وقتی قیمت یه سهم خیلی زیاد میشه اون وقت سهم قیمت خودش رو تعدیل می کنه و بعد دوباره به محدوده ی بالاترین قیمتش برمیگرده و اگه نتونه به قیمت بالاییش نزدیک بشه محکوم به نزول بیشتره.
از نظر داو هر روندی از سه روند تشکیل شده: روند اولیه و روند ثانویه و روند کوچیک . روند اولیه نشون دهنده ی جریان حاکم بر کل رونده و روند ثانویه در واقع امواجی هستند که جریان رو تکمیل می کنن و تصحیح کننده ی اون هستند و روندهای کوچیک مثل سطح ناهموار دریا هستند. قیمت ها معمولا تا یک سوم یا دو سوم روند قبلی خودشون تصحیح میشن و روند ثانویه عموما بین ۳ هفته تا ۳ ماه طول میکشه.
۳- روندهای بزرگ سه تا مرحله دارند: داو بیشتر روی روند اولیه متمرکز بود و برای اون سه مرحله ی تراکم یا تجمیع و مشارکت عمومی و توزیع رو قائل می شد. تو مرحله ی تراکم سرمایه گذارهای آگاه یا زیرک اقدام به ورود به بازار می کن. اگه روند قبلی نزولی بوده باشه این آدم ها می فهمن که موانع و اخبار بدی که باعث نزول قیمت شده بود رو به کاهش گذاشته. اول مرحله ی مشارکت عمومی وقتیه که بیشتر تحلیل گرهای تکنیکی سیگنال بازار رو میگیرن و وارد میشن و وقتیه که قیمت سریعا زیاد میشه و اخبار اقتصادی خوبی رو تو بازار در مورد سهم پخش میکنه. تو مرحله ی توزیع هم دیگه اخبار و تحلیل های مثبت تو روزنامه ها و سایت ها در مورد اون سهم نوشته میشه و به خاطر مشارکت عمومی حجم معاملات بالا میره و اینجاست که اون سرمایه نظریه چارلز داو گذارهای آگاه . زیرک ما که سهم رو مفت خریده بودن به دلیل بالا رفتن تقاضا اون رو به قیمت بالایی میفروشن.
۴- شاخص ها باید همدیگه رو تایید کنند: یه سری اندیس توی تحلیل تکنیکال و موج های الیوت داریم که همگرایی و واگرایی و وضعیت شون نسبت به هم برامون معنی داره که تو فصل های بعدی بیشتر توضیحش میدم.
۵- حجم معاملات باید روند رو تصدیق کنه: داو وعنقد بود که حجم معاملات یه عامل مهم برای تایید اخطارهاییه که از تحلیل قیمت به دست میاد. مثلا در روندهای بزرک صعودی حجم معاملات باید با افزایش قیمت بالا بره. تو روندهای نزولی هم حجم معاملات تو نوسان های مثبت کاهشی و در نوسانات نزولی افزایشیه.
۶- روندها تا وقتی که اخطارهای قطعی بازگشت نگیرن به حرکت خودشون ادامه میدن: یادتونه تو قوانین نیوتن داشتیم که تا به یه جسمی نیروی خارجی وارد نشه تمایل داره به جهت حرکت خودش ادامه بده ( قانون اینرسی و اینا!) تو بورس هم همینه.
پدر علم تحلیل تکنیکال کیست؟
ریشه علم تحلیل تکنیکال متعلق به صدها سال پیش است و براساس برخی منابع تاریخی به نظر میرسد، دانش تحلیل تکنیکی برای اولین بار در ژاپن در قرن ۱۸ ظاهر شد. گفته میشود در آن زمان یک تاجر برنج با نام Homma Munehisa بنیانگذار نسخه ژاپنی تحلیل تکنیکال براساس نمودارهای شمعی است و امروز پس از سالها همان روش، تبدیل به ابزاری بسیار محبوب شده که معاملهگران زیادی از آن استفاده میکنند.
بد نیست بدانید بعدها در قرن ۱۹ تحلیل تکنیکال در آمریکا شهرت یافت. «چارلز هنری داو» شخصی بود که در این زمینه شروع به فعالیت کرد و امروزه او را با نام پدر علم تحلیل تکنیکال نوین میشناسند.
از «داو» نظریه چارلز داو نظریه چارلز داو هیچ کتابی در زمینه تحلیل تکنیکال منتشر نشد، اما او بود که درهای بازار سرمایه را به روی تحلیل تکنیکال باز کرد
چارلز داو در سال ۱۸۵۱ در شهر استرلینگ، ایالات متحده به دنیا آمد. پدر وی کشاورز بود و هنگامی که چارلز ۶ سال بیشتر نداشت از دنیا رفت. چارلز جوان بدون اینکه آموزش چندانی دیده باشد، زمانی که فقط ۲۱ سال داشت، در شهر ماساچوست بهعنوان یک خبرنگار برای روزنامه «اسپرینگ فیلد» کار میکرد. بعدها طی رویدادهایی در روزنامه دیگری با نام «کی یرنان» با «ادوارد دیویس جونز» همکار شد و ایندو پس از مدتی رسانه خودشان را تاسیس کردند و نام آنرا «داو، جونز و شرکا» گذاشتند.
بهتر است بخوانید : آشنایی با اشتباهات رایج معاملگران مبتدی
شریک بعدی آنها «چارلز برگ استرسر» یک شخص ماهر در انجام مصاحبه و دریافت گزارشات بود. آنها شروع به انتشار خبرنامهای از اخبار مالی کردند و در مدت کوتاهی اشتراک خبرنامهشان به بیش از یک هزار عضو رسید و به عنوان یکی از منابع خبری برای سرمایهگذاران مطرح شدند. با این وجود هنوز مهمترین کارهای آنها در راه بود و شرکا توانستند در چند سال بعد روزنامه «وال استریت ژورنال» را به صورت عمومی درآورند و شاخصهای مختلف داوجونز را برای سنجش عملکرد سهام شرکتها معرفی کنند.
بهتر است بخوانید : سه نمودار پرکاربرد در تحلیل تکنیکال
از «داو» گرچه هیچ کتابی در زمینه تحلیل تکنیکال منتشر نشد، اما او بود که درها را به روی تحلیل تکنیکال باز کرد؛ او با ثبت متوسط بالا و پایین قیمتهای روزانه، هفتگی و ماهانه به مرتبط کردن الگوهای آنها با جریانات بازار پرداخت. سپس شروع به نوشتن مقالاتی در نشریه «وال استریت ژورنال» کرد و همیشه پس از رویدادها، شرح داد که چگونه الگوهای خاصی در بازار به وقوع پیوسته است.
سری مقالاتی که در روزنامه «والاستریت ژورنال» توسط «چارلز داو» منتشر شد، براساس سه فرضیه مشهور بود که به نام «نظریه داو» شهرت دارد.
تحلیل تکنیکال و تاریخچه آن
هرچند درباره تاریخچه دقیق پیدایش تحلیل تکنیکال اتفاقنظر وجود ندارد، اما اولین قواعد مکتوب تحلیل تکنیکال به قرم هجدهم میلادی در ژاپن بازمیگردد که در بازار خرید و فروش برنج توسط شخصی بهنام «سوکیو هونما» نوشته شده است.
برخی نیز اعتقاد دارند که تحلیل تکنیکال حتی زودتر از قرن هجدهم و در قرون وسطی در اروپا استفاده میشده است و نمودار نیز برای اولینبار جدود سال 1879 میلادی بهکار گرفته شد. چارلز داو (1851-1902) را باید آغازگر تحلیل تکنیکال «مدرن» دانست. او را که درابتدا یک روزنامهنگار بود، بهعنوان «پدر علم تکنیکال» میشناسد.
در سال 1882 داو به همراه ادوارد جونز و چارلز برگس تِرسو شرکت داو-جونز را تأسیس کردند که دفتر آن نزدیک درب ورودی ساختمان بورس نیویورک بود. شرکت داو-جونز بولتنهایی تهیه میکرد و آن را بین مشتریان توزیع مینمود. در سوی جولای 1884، داو اولین نسخه شاخص سهام را منتشر کرد که بر مبنای میانگین وزنی قیمت سهام محاسبه میشد. انگیزه و رویای اصلی داو این بود که از این شاخصها برای پیشبینی اقتصاد استفاده کند. تلاشهای وی منجر به مجموعهای از نظریهها شد که به «نظریه داو» شهرت پیدا کردند.
با ثبت قیمتها و محاسبه میانگینها، تحلیلگران متوجه شدند که قیمت معاملات با الگوهای خاصی تکرار می-شود. اصطلاحاتی مانند سقف و کف دوقلو برای نامگذاری الگوها، اولینبار توسط چارلز داو و سپس پیروانش مانند ویلیام همیلتون، نلسون، رابرت رِییا در دهه 1920میلادی استفاده شد.
با ثبت قیمتها و محاسبه میانگینها، تحلیلگران متوجه شدند که قیمت معاملات با الگوهای خاصی تکرار میشود. اصطلاحاتی مانند سقف و کف دوقلوبرای نامگذاری الگوها، اولینبار توسط چارلز داو نظریه چارلز داو و سپس پیروانش مانند ویلیان همیلتون، نلسوم، رابرت رِییا در دهه 1920 میلادی استفاده شد.
ریچارد وایکاف در دهه 1920 خبرنامهای در مورد تحلیل تکنیکال منتشر کرد که بهصورت پستی برای بیش از دویست هزار مشترک ارسال میشد. وی سرانجام در سال 1931، دوره مکاتبهای «آموزش سرمایهگذاری و معاملات مبتنی بر نظریههای تحلیل تکنیکال» را برگزار کرد. ریچارد شابِیکر، سردبیر مجله فوربس و نیویورک تایمز در دههی 1930، به بررسی الگوهای موجود در سهام پرداخت و احتمالاً اولین کسی است که از واژگانی چون مثلث، پرچم، سر و شانه و غیره برای توصیف نمودارها استفاده کرده است.
در سال 1948 رابرت ادوارد (داماد شابِیکر) و جان مگیف اولین نسخه از کتاب «تحلیل تکنیکال روند سهام» را منتشر کردند که در آن الگوهای تکنیکال موجود در نمودار قیمت سهام مورد بررسی قرار گرفته بود. این کتاب به «کتاب مقدس تحلیل تکنیکال» شهرت یافت که تا سال 2009 به چاپ نهم نیز رسید.
در دهه 1950 میلادی، تحلیلگران تکنیکال کمکم به ابزارهای پیچیده ریاضی روی آوردند و تنها به نمودارها بسنده نکردند. نتیجه چنین گرایشی منجر به خلق اندیکاتورهایی مانند میانگینهای متحرک و سایر ابزارها و مفاهیم نوین شد. از افراد سرشناس این دوره میتوان به کِنِث وارد، تابِل، کوپاک، واردِن، گارفیلد درو و جورج لیندسی اشاره کرد. پیدایش کندلاستیک ژاپنی به اواسط قرن هجدهم میلادی برمیگردد اما تا مدتها بازارهای مالی در غرب هیچ اطلاعی از وجود آن نداشتند. در اواخر دهه 1980، استیو نیسون نمودارهای کندلاستیک را به تحلیلگران تکنیکال در آمریکا معرفی کرد. از آن پس نمودارهایی مانند کاگی، کِیس، رنکو و غیره به متدهای تصویری تحلیل تکنیکال اضافه شدند.